سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ کینه توزی را دوستی نیست . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :16
بازدید دیروز :2
کل بازدید :100157
تعداد کل یاداشته ها : 32
103/9/5
1:38 ع
موسیقی

زن ـ جنگ
 اینک که فرصت درک لحظات ناب جنگ تحمیلی و مشارکت در این آزمون الهی ازدست رفته است ،تنها می توان به بررسی جنگ از دیدگاه ها و ابعاد مختلف پرداخت . جنگ در حکم عامل ایجاد تغییرات اجتماعی و دگرگونیهای سیاسی ، نظامی ،اقتصادی وفرهنگی در جامعه و به ویژه در میان قشر زنان ، کم تر در نظر گرفته شده است . در این پژوهش ، که در حوزه علوم اجتماعی و با استفاده از فنون تحلیل آماری انجام پذیرفته ،به جنبه های مثبت و منفی تغییر ساختار حیات جمعی ، به ویژه جمعیت زنان ، و وضعیت زنان فعال درصحنه های مختلف جنگ تحمیلی و دفاع مقدس و عوامل موثر در تداوم این نوع فعالیتها درنسل آینده زنان کشور توجه شده است . جنگ درشرایطی به ملت ایران شروع تحمیل شد که ایرانیان اندکی پیش از آن ،حادثه مهم تاریخ خود ، یعنی انقلاب اسلامی ، را درک کرده ،‌درپی تثبت تغییرات ناشی از آن بودند . بروز انقلاب ها در جوامع ،زمینه ساز تغییرات وسیع سیاسی ،اقتصادی و نظامی است .جنگ تحمیلی نیز مزید بر علت شد و شرایط بسیار دشوار و پیچیدهای را برای مسئولان نظام و مردم پیش آورد . در این وضعیت ،‌همه آحاد مردم ـ اعم از پیر و جوان ، زن ومرد ،‌نظامی و غیرنظامی  - درگیر وضعیت جنگی شدند و هریک از حد امکانات و متناسب با شرایط خود در خدمت جنگ قرار گرفتند . در این میان ،‌زنان و دختران ایرانی با مشارکت فعال در فعالیت های پشتیبانی ،حمایتی ،‌درمانی و نظامی ،‌مجموعه ای از وظایف عام مردم و مجموعه ای از وظایف خاص گروههای اختصاصی زنان را برعهده گرفتند .

     زمینه فرهنگی مشارکت زنان در جنگ تحمیلی
ملموس ترین تجربه زنان ایران در زمینه مشارکت فعال در امور اجتماعی ،حضور آنان در مراحل مختلف انقلاب اسلامی بود که زمینه بسیار مناسبی را برای مشارکت فعال زنان در جنگ فراهم کرد . میلیون ها زن ایرانی در قشرهای مختلف اجتماعی از چهار دیواری خانه پا به محیط عمومی نهادند ؛ زنانی که تا قبل از آن تجربه مشارکت سیاسی نداشتند . فعالیت های زنان را در این دوره می توان در اشکال زیر خلاصه کرد :

 1ـ پخش اخبار و توزیع اعلامیه ها وفعالیتهای تبلیغاتی
2ـ فعالیتهای پزشکی مانند کمک به مجروحان و پناه دادن به آن ها ؛
 3ـ شرکت در راهپیمایی ها و تظاهرات خیابانی ؛

4ـ کمک به ساختن موانع در مسیر نیروهای نظامی ؛

5ـ شرکت در مبارزه نظامی و استفاده از سلاح و ساخت مواد آتش زا برای جنگ های خیابانی ؛

6ـ شرکت در جلسات سیاسی و سخنرانیها و آشنایی با تاریخ جنبش ها ؛

دین اسلام ، محرک و انگیزه اصلی زنان برای مشارکت در فعالیتهای دوره انقلاب اسلامی بود و این فعالیت ها خودآگاهی وسیع آنان را در پی داشت .در جریان انقلاب اسلامی ، شاهد حضور زنانی بودیم که تا پیش از آن ،‌شرکت در اجتماع ها را وظیفه خود نمی شمردند و صرفا نیروهای بالقوه خانه نشینی بودند که به راحتی به صحنه های اجتماعی جلب و جذب نمی شدند .مشارکت وسیع در مبارزات اجتماعی تا حد بسیار زیادی از ویژگی سلطه پذیری زنان کاست و شاید این مهمترین تغییر سیاسی ـ اجتماعی درگروه زنان ایرانی باشد . امام خمینی (ره) نیز همواره به تحول چشمگیر زنان در اثر انقلاب اسلامی تاکید داشت . مبارزه های ضد استعماری و ملی گرایانه در دوره اخیر ـ از قبل از مشروطه تا پانزدهم خرداد 1342 بستر مناسبی برای خودآگاهی و اوج گیری فعالیت های زنان در فرایند انقلاب اسلامی بود . با بروز جنگ تحمیلی و حمله عراق به مرزهای ایران وضعیت پیچیده ای پیش آمد .در شرایطی که جامعه ،‌تنش ها و تغییرات ناشی از انقلاب اسلامی را درک می کرد و در تلاش برای تثبیت نظام سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و نظامی جدید بود ، جنگ تحمیلی این تنش ها را چند برابر کرد و همه مسایل را تحت شعاع قرار داد .

این شرایط بهترین موقعیت را برای بروز استعدادهای نهفته زنان ایرانی و رشد و شکوفایی شخصیت اجتماعی و فردی آنان فراهم کرد . چنان چه امام خمینی (ره) در یکی از سخنرانی های خودفرمودند ؛

(اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملت ها گرفته شوند ملت ها به شکست و انحطاط کشیده می شوند .)

جنگ در مجموع ،تغییرات بسیار مهمی (اعم از مثبت و مفنی ) به وجود آورد و بسیاری از زنان را به صورت مستقیم و غیر مستقیم با نظام سیاسی و اجتماعی مرتبط ساخت .

برخی از این اشکال ارتباطی عبارت بودند از :

1ـ شرکت در بسیج نظامی و اجتماعی و رزمی ،

2ـ شرکت در ستادهای پشتیبانی جنگ و جبهه ،

3ـ حمایت معنوی از اعزام مردان به جبهه ها ،

4ـ مهاجرت از مناطق جنگی و آشنایی با محیط های اجتماعی دیگر ،

5ـ بر عهده گرفتن مسؤولیت خانواده در نبود همسر ،

6ـ درگیر شدن با مسایل اقتصادی ناشی از جنگ و تحریم های اقتصادی ،

با توجه به موارد فوق ، در مورد دخالت زنان در ابعاد مختلف جنگ تحمیلی تقسیم بندی دیگری هم می توان عرضه کرد : زنانی که مستقیما در جنگ شرکت داشتند ، زنانی که به طور غیر مستقیم پشتیبان جبهه ها بودند ، و زنانی که با پیامدهای جنگ درگیر شدند .

دسته اول : زنانی که مستقیما در جنگ شرکت داشتند

استاد مطهری معقتد بود ،شکست نهضت پانزده خرداد به دلیل حضورنداشتن زنان ، و پیروزی انقلاب اسلامی مدیون حضورزنان در نهضت انقلابی بوده است .

شادی گزافه نباشد اگر ادعا کنیم که پیروزی در جنگ و حداقل شکست نخوردن در دفاع از میهن اسلامی بدون مشارکت فعال زنان امکان پذیر نبود . حفظ ارزش های اسلامی در مناطق جنگی و غیر جنگی و خلق ارزشهای جدید فرهنگی در حمایت از دولت اسلامی (در حالی که قرن ها در حافظه تاریخی مردم این شکور دولت ، غاصب حکومت قلمداد می شد) ومقاومت و پایداری در بدو تهاجم نظامی دشمن حماسه هایی ناگفته است . شاید بتوان با گذشت زمان از اسطوره های مقاومت جبهه ها که تا پای جان از ارزش های اسلامی دفاع کردند حجاب برگرفت .آشنایی مردم ایران با فرهنگ صدر اسلام ، که به لطف درک فرهنگ عاشورا حفظ شده بود ،اسطوره هایی بزرگ را تقدیم زنان این قوم کرد که در لحظه حساس تاریخی به یاریشان آمد .سمیه ،بانوی بزرگ صدر اسلام که زیر شکنجه های کافران جان داد ، الگوی مقاومت دختران و زنان جوانی قرار گرفت که به شهادت رسیدند و حسرت تسلیم را بر دل دشمن گذاشتند . این گمنامان مظلوم ،‌طلایه دار فرهنگ عصر ظهور منجی بزرگ هستند . قرن پانزدهم هجری ـ قمری با صدای گام این زنان و دختران آغاز شد وفلاح و رستگاری معنوی و پایداری ومقاومت در برابر تهاجم کفرو شرک را نوید داد .

از شهدای جنگ بسیار گفته اند و هر چه بگویند کم است اما در این میان ،‌هیچ کس ازشهدای زن چیزی نشنیده است .بحث جنسیت در سطح کلان ،‌و تلاش در جهت تحقق و تداوم نظامی اسلامی مطرح نیست ، اما در بحث الگو پذیری اجتماعی اگر الگوهای تاریخی قوم به درستی شناخته و مطرح نشوند فرایند هویت یابی نسل ها مختل می شود .

می دانیم که همه شهدای ما تحصیلات کافی و عالی نداشته اند اما با شرایطی که درک کرده بودند به خود آگاهی رسیدند و آگاهانه از حقیقت متعالی اسلام دفاع کردند .

براساس آمار تهیه شده ازفهرست شهدای جنگ تحمیلی ،‌زنان قهرمان ایران اسلامی 4363 نفر شهید در طول سالهای دفاع مقدس تقدیم این مرزو بوم کردند که از این تعداد 32/ 49 % مجرد و 68/50 % متاهل بودند ؛ یعنی نسبت آمار شهدای زن و دختر برابر است .

براساس یافته های پژوهش ، 5/24 % شهدای مونث دختربچه ،حدود 20 % دختر جوان ، حدود 5/23 % ، 20 تا 25 ساله و حدود 11 % ، 36 تا 50 سال به بالا بوده اند .آمار فوق نشان می دهد که با افزایش سن زنان ،تعداد شهدا کاهش یافته است .

براساس پژوهشی دیگر ،حدود  8/48 % از شهدای مونث درشهر و 2/ 15 % از آنان در روستاها ساکن بوده اند . استان خوزستان با 1130 شهید مونث ساکن مناطق شهری و 150 شهید ساکن مناطق روستایی بیشترین تعداد یعنی حدود یک چهارم از کل شهدای زن را تقدیم این مرزو  بوم کرده است ؛‌سرزمینی که داستانهایی شنیدنی از فداکاری های زنان و دختران آن درطول هشت سال دفاع مقدس در یادها  و خاطره ها مانده و فقط بخش ناچیزی از آن ها منتشر شده است .

به رغم وجود این الگوها مقاومت و پایداری در شهرها و روستاهای این سرزمین ، بینندهء جست و جوگر نشانی از آنان در کوی و برزن نمی یابد . این مظلومان ، که به پیروزی از مقتدایشان فاطمه زهرا (س) به شهادت رسیدند ،‌همانند او نیز بی نام  و نشان و در گمنامی از نظرها پنهان شده اند ، آن چنان بی ادعا که حتی آمار مربوط به این عزیزان در دسترس همگان نیست . وصیت نامه ها و آثار باقی مانده از این شیر زنان منتشر نشده است . اینان زنان نام آور این سرزمین اند که نشانی از آنان در کنگره ها و سمینارها و گردهمایی ها نمی یابید . زیرا مانند بانویشان ، فاطمه زهرا (س) ،در دفاع از سرزمین ولایت ، بی جرم و بی جنایت ،‌رخ از عالم درون برگرفتند .

دسته دوم زنانی که فعالانه پشتیبان جبهه ها بودند

رویارویی با دشمن مهاجم ،‌با توجه به شرایط آن دوره ،‌مستلزم فراهم آوردن امکانات عظیم مادی و اقتصادی بود . تحریم اقتصادی امریکا و متحدانش علیه ایران ، ساختارهای متزلزل اقتصادی ، وابستگی به درآمد نفتی و کاهش قیمت جهانی آن ، مسدود بودن دارایی ها ی ایران در بانک های خارجی و.... مشکلات بسیاری در راه تامین هزینه های مالی جنگ به وجود اورد .

این وضعیت دشوار موجب شد مشارکت نیروهای غیر رسمی و مردمی در امر پشتیبانی و تدارکات جنگ افزایش یابد و سازماندهی جنگ در همه زمینه ها ، اعم  از مردم تکیه گاه اصلی جنگ بشوند .مردم با کمک های همه جانبه خود ،اعم از تامین مواد خوراکی و پوشاک و دیگر نیازمندیهای جبهه ها و تقدیم کمک های نقدی به ویژه ذخایر طلا و زیورآلات خود ،‌بخش عظیمی از بار اقتصادی جنگ را بردوش گرفتند . جنگ ها زندگی و ساختار اقتصادی ملت ها را عمیقا دستخوش تغییر می کنند و افزایش قیمت ها و ازدیاد میزان مصرف و افزایش بیکاری از عوارض اقتصادی جنگها به شمار می آیند .

اما نکته مثبت در بخش اقتصادی جنگ تحمیلی مشارکت فعالانه مردم ، به ویژه زنان ، در حمایت از جبهه هاست .

درباره حجم این کمکها و برآورد مالی آن تاکنون آمار و ارقام رسمی عرضه نشده است .

بسیج خواهران همزمان با تشکیل بسیج برای جذب و سازماندهی و آموزش زنان داوطلب ،درسال 1358 بنیان نهاده شد اما ستادهای پشتیبانی ویژه خواهران در سال 1365 تشکیل شد ،حجم عظیم پشتیبانی تدارکاتی که معمولا درقالب کاروان های مختلف به جبهه ها ارسال میشد ، حاکی از حمایت اقتصادی مردم از جنگ است .

در سه سال آخر جنگ فقط از چهار استان کوچک کشور مبلغ 286/040/865/2 ریال به جبهه ها کمک شد که البته این مقدار بدون احتساب قیمت زیورآلات است . این ارقام زمانی برآورد و محاسبه شده که ارزش ریال بیش از زمان فعلی بوده است . از مجموع خواهران بسیجی 434 نفر شهید شدند ، حدود 350 نفر جانباز هستند و 491 نفرنیز رزمنده بودند . همه خواهران بسیحی در فعالیت های پشتیبانی ،امدادگری ، تبلیغاتی و رزمی شرکت داشتند . به همه این فعالیت ها باید رسیدگی به امور خانواده های شهداو رزمندگان و کمک به مجروحان جنگی بستری در بیمارستان ها ، اهدای خون  و خدمات پزشکی داوطلبانه و فعالیت های تبلیغی پشت جبهه را نیز اضافه کرد ؛‌خدماتی که با هیچ معیار مادی سنجش پذیر نیست . خواهران بسیجی درکنار این وظایف ، نقش های اجتماعی ،اعم از مادری و همسری نیز داشتند . و تنوع نقش های اجتماعی آنان باعث رشد و شکوفایی استعداد ایشان شد . آن ها درک کردند که توانایی شان در چه حد است و چگونه میتوانند از عهده انجام وظایف اجتماعی و خانوادگی خود برآیند . این تنوع نقش ها و وظایف زنان تابع محل زندگی و شهری یا روستایی بودن هم نبود

دسته سوم :‌ زنانی که با پیامدهای جنگ درگیر شدند .

درگیری های مسلحانه و وضعیت های جنگی تهدیدی جدی برای زندگی زنان و کودکان  به حساب می آید و نه تنها به ایجاد وحشت ،‌آوارگی ، تخریب ، انهدام ،‌آزار جسمانی ،‌از هم گسیختگی خانواده و جامه و کشته شدن می انجامد ، بلکه محرومیت از بهداشت و خدمات آموزشی و از دست رفتن فرصت های شغلی و خیم شدن اوضاع اقتصادی را به دنبال دارد . اما تبعات مهم ترآن گسستن از ارزش ها ی قبلی و پذیرش ارزشهای جامعه مهاجر پذیر و مشکلات ناشی از مهاجرت اجباری  است . پروتکل ها و اسناد بین المللی ، به ویژه چهارمین کنوانسیون ژنو در 1949 با هدف محدود کردن برخورد های مسلحانه و اولین پروتکل ضمیمه آن در سال 1977 ، چهارچوب کلی حفاظت از غیر نظامیان به ویژه زنان و کودکان را مطرح کرده بود ، اما تا پیش از برگزاری سمینار پکن و تدوین سند چهارمین کنفرانس جهانی زن در 1995 ،تاثیر گسترده جنگ بر زنان ناشناخته مانده بود یا به آن توجهی نمیشد .درطول جنگ و پس ازآن ،‌به دلیل شرایط فرهنگی و اعتقادهای اسلامی درایران ،‌اقدامات موثری در این زمینه انجام گرفت .


85/10/25::: 9:22 ع
نظر()